فقیر و غنی سرقت می کنند . یکی از روی گرسنگی ، دیگری برای طمع بیشتر . دست فقیر قطع می شود ، اما اتفاقی برای غنی نمی افتد . فقیر و غنی دوباره سرقت می کنند . فقیر دوباره از روی گرسنگی ، غنی به جهت خاطره خوش قبلی . پای فقیر قطع می شود ، اما دوباره اتفاقی برای غنی نمی افتد . فقیر از گرسنگی می میرد و غنی به سرقت ادامه می دهد . آری در این سرزمین سرقت اغنیا آزاد است ، غنی از حیث قدرت و ثروت . اما برای فقرا احکامی وجود دارد آغشته به خون ، حدودی وجود دارد غیر انسانی . و جلادانی وجود دارند ، پست ترین موجودات .
No comments:
Post a Comment