Monday, January 2, 2012

معنی شرم را می دانید ؟ / به بهانه بیانیه مخدوش جرس قبل از انتشار بیانیه بلاگرهای ایرانی در خصوص تحریم انتخابات


با توجه به وقایع پس از انتخابات سال 88 و کشتار بی رحمانه مردم از سوی حاکمیت ، تحریم نمایشهای انتخاباتی و عدم مشارک مردم بطور روشن قابل پیش بینی بود . اما افسوس که عده اندکی از منتسبان به جنبش سبز ، دلبستگی به نظام را فراتر از خونهای فرزندان ایران یافتند و همواره سعی در انحراف جنبش و تغییر مسیر آن به سمت حاکمیت داشته اند . وقتی همراهان سبزمان از تعلق جنبش به تمام آزادیخواهان سخن گفتند ، این عده برای جنبش حد و حدود تعیین کردند . وقتی همگان از جنایتهای آقای خامنه ای سخن می گفتند ، این افراد از پاکدستی رهبری تعریف کردند . وقتی صحبت ستمهای بیشمار به مردم شد ، این عده از لزوم معذرت خواهی مردم ستمدیده از ستمگر گفتند .
 و هم اکنون که مردم در نتیجه کشتار و جنایات بی وقفه حکومت طی سالهای اخیر به نتیجه حتمی عدم امکان اصلاح این نظام ویرانه رسیده اند ، این عده سعی در بازسازی این ویرانه دارند و طی بیانه ای مخدوش و بی امضا در سایت جرس اعلام نمودند که انتخابات اگر واقعی باشد مفید خواهد بود ! و تحریم انتخابات بدلیل واقعی نبودن انتخابات است . گویی چنانچه اگر فضای لازم به اصلاح طلبان داده می شد و یا شروط آقای خاتمی مقبول نظام می افتاد ، مردم خونهای ریخته شده و تمام جنایتها را فراموش کرده و در این نمایش حکومت شرکت می کردند . جدا از متن بیانیه ؛ انتشار بدون امضای آن و از جانب وبلاگ نویسان مجهول جای تامل دارد و بهتر بود آقایان اعتقادشان را از زبان خویش بگویند نه از زبان وبلاگ نویسان مجهول الهویه .
اما در بیانیه منتشره سایت جرس جز مطالب گفته شده ، نکته بسیار شرم آوری نیز وجود دارد و آن توهین به شهدای عاشورای خونین ایران است . در این بیانیه کذایی گفته شده که وقایع عاشورا سناریوی خود حکومت بوده و حکومت سعی کرد مردم را بار دیگر فریب دهد و جنبش را به بی راهه بکشاند اما مردم در روز عاشورا در خانه هایشان و مشغول خودسازی بودند ! .
 بی شرمی تا به کجا ؟ آیا شجاعت و از خودگذشتگی مردم در روز عاشورا از نظر شما به بیراهه رفتن بوده ؟ آیا مردم در روز عاشورا در خانه ها مشغول خود سازی بودند ؟ پس چه کسانی کشته شدند ؟ پس چه کسانی زیر چرخهای ماشین له شدند ؟ می دانید شرم یعنی چه ؟  قطعا نمی دانید . شرم واژه ایست که شما معنی آن را نمی دانید .

دیوِ زنجیر پاره کردۀ استبداد دینی به قفس برنمیگردد / بیانیه جمعی از بلاگرها در خصوص تحریم نمایش انتخاباتی حکومت

( دیو اقتدارگرایی و مطلقه طلبی حکومت ایران، که پیش از این و بی آنکه اعتقادی به جمهور مردم داشته باشد، در لباس جمهوریت رخ نهفته بود، در انتخابات 88 و حوادث پس از آن چهره عیان نمود و هر چه دیوان همه دارند یک جا به نمایش درآورد و تقلب و خیانت و قتل و جنایت و تجاوز را ضمیمه کودتای نظامی سرداران فربه از ثروت های نفتی نمود تا حجت را بر همگان تمام نماید که این دیوِ زنجیرپاره کردۀ استبداد دینی به قفس برنمیگردد. پیداست که پس از انتخابات 88، در این شهر پرآشوب، سمفونیِ اصلاح، آواز فانتزی و بی محلی بود که هم خنده مردمان تلخ کام ایران را برمی انگیخت و هم خنده تمسخرآمیز اصحاب استبداد را. هم از این رو بود که مردم و همراهان بزرگ سبزشان دست از اصلاحاتی که صرفا در حضور انتخاباتی خلاصه میشد کشیدند و به جای آن، مسیر ایستادگی و مقاومت در برابر دیو استبداد را برگزیدند. اینک اما در سردترین فصل حیات سیاسی معاصر ایران، دوباره سیرک انتخاباتی جدیدی به راه افتاده است. حکومت که مشروعیت خود را از دست رفته میبیند به دنبال این است که کمی گرما به این فضا ببخشد تا برای اجرای نمایشنامه مضحک انتخابات، تعدادی تماشاچی و بازیگر فراهم نماید. اما کیست که نداند حکومت ایران، انتخابات را نه برای اعمال اراده مردم بلکه برای بزک کردن چهره استبدادزده اش به نمایش می گذارد، و کیست که نداند دستاورد این سیرک انتخاباتی قرار است صندوق های از پیش پر شده ای باشد که آمارهای از پیش تعیین شدۀ 63 درصدی و یا شاید هم 98.2 درصدی را به نمایش بگذارد، و محصول این صندوق ها قرار است نمایندگان گلچین شده ای باشند که به فرمان بیتِ استبداد، قیام و قعود کنند و بر فسادهای سیاسی و اقتصادی چشم بپوشند. پر واضح است که قرار نیست با این انتخابات اتفاق خاصی بیفتد جز اینکه چند روزی دستگاههای تبلیغاتی حکوت با توسل به آمارهای دروغ مدعی حضور "حماسی" مردم شوند و سرمه بر چشمان فساد ساختاری حکومت بکشند تا کمی از آب رفته را به جوی خشک مشروعیت نظام برگردانند. واضح است که در این شرایط جریانهای اصیل سیاسی حاضر نمی شوند که بازیگر این سیرک انتخاباتی شوند و آبروی خود را هزینه گرم کردن تنور سرد این انتخابات کنند. انتخابات 88 و حوادث پس از آن حجت را بر همه فعالین و گروههای سیاسی تمام نمود و نشان داد که ظرفیت اصلاح انتخاباتی نظام کاملا به اتمام رسیده و دیگر ذیل نام اصلاحات نمی توان به عرصه انتخابات بازگشت و از مردم مطالبه همراهی نمود. مردمی که به دعوت اصلاح طلبان وارد عرصه انتخابات شدند، هزینه سنگینی برای رای شان پرداخت نمودند. نمی توان بر آن همه کشته دادن ها و زندان رفتن ها چشم پوشید و دوباره دست در دست کسانی گذاشت که خون فرزندان این سرزمین را ریختند و در مدت دو سالی که گذشت، هیچ اقدامی برای جبران ظلم و ستمی که بر مردم روا داشتند، نکردند. از طرف دیگر، با وجود مسایلی همچون نظارت استصوابی، یکدستی و همدستی مجریان و ناظران انتخاباتی، فضای بسته سیاسی کشور و عدم امکان فعالیت احزاب و روزنامه ها، انتخابات آزاد امکان تحقق ندارد و بر فرض محال در صورت تحقق، با وجود انسداد سیاسی حاکم در ساختار سیاسی کشور، فربه شدن نهادهای انتصابی، و در مقابل، نحیف شدن نهادهای انتخابی نظام و قدرت گرفتن بی رویه نهادهای نظامی و شکل گرفتن محفل های متعدد امنیتی و اقتصادی، عملا هیچ کاری از منتخبین مردم برنمی آید همانگونه که از دولت های هفتم و هشتم و مجلس ششم در شرایطی به مراتب بهتر برنیامد. لذا همانگونه که میر حسین موسوی درآخرین پیام و در آخرین فرصت از حصر گفت امیدی به انتخابات و شرکت در آن نیست. از سوی دیگر، همانطور که در پیام اخیر مهدی کروبی و همچنین بیانیه ۳۹ زندانی سیاسی نیز منعکس شده است، انتخابات فرمایشی مجلس از هم اکنون محکوم به شکست است و آخرین تیر بر پیکرجمهوری اسلامی خواهد بود و از این پس، با تابوت جنازه ای مواجه خواهیم بود که بر دستان اقتدارگرایان سنگینی می کند و روز به روز بر تعفن و فسادش افزوده خواهد شد. کسانی که با شرکت در انتخابات به هر نحوی زیر این تابوت را بگیرند چیزی جز بی آبرویی برای خود به ارمغان نخواهند آورد. اما نگرانی آن جاست که این افراد بخواهند از سرمایه و اعتبار جنبش سبز، برای رسیدن به مقاصد انتخاباتی خود هزینه بکنند که نسبت به این موضوع شدیدا هشدار می دهیم و از مجموعه های فعال در جنبش می خواهیم که با مرزبندی صریح و مواضع آشکاری که نسبت به موضوع انتخابات میگیرند، مانع از به حراج گذاشته شدن سرمایه های جنبش شوند. همچنین معتقدیم که تنها عدم شرکت در انتخابات کفایت نمی کند و می بایست، تحریم فعالانه انتخابات به صورت جدی توسط نیروهای فعال در جنبش سبز دنبال شود به نحوی که عمل تحریم از سطح بیانیه ها فراتر رفته و منجر به نمود عینی در سطح جامعه شود. بدیهی است که موثرترین استراتژی پیش روی نیروهای دموکراسی طلب، باید مشروعیت زدایی از نمایش انتخاباتی حاکمیتی باشد که تن به انتخاب و رای مردم نمی دهد. مشروعیت زدایی از حاکمیت و نمایش های انتخاباتی اش نیز، بدون توسل به ابزارهای مقاومت مدنی شدنی نیست. مهمترین عامل در انتخاب روش مناسب برای مقاومت مدنی در مقابل سناریوی انتخابات، به صحنه آوردن شهروندانی است که تن به نمایش انتخاباتی حاکمیت نداده اند. لذا باید، گروه های فعال جنبش سبز، با همفکری اعضای فعال، سعی در یافتن کنش هایی کم هزینه برای عینیت دادن به تجمعات مخالفان چنین انتصابات فرمایشی داشته باشند. بروز بیرونی و عینیت دادن به چنین تجمعاتی، الزاما منوط به راهپیمایی خیابانی نیست و می توان ایده های کاراتری همچون تجمع مخالفان در مکان های ویژه ای همچون اماکن زیارتی و یا تفریحی و یا راه های ابتکاری دیگر یافت و مانع از این شد که جمعیت تحریم کنندگان انتصابات حکومتی در آمارهای ساختگی حکومت گم شوند. دست یابی به کاراترین ایده، منوط به فضایی است که نیروهای فعال جنبش، از موضع انفعالی عدم شرکت در انتخابات فاصله بگیرند و به جای آن، تحریم فعالانه انتخابات نمایشی و فرمایشی را در پیش گیرند و از فرصتی که با گشایش نسبی فضای سیاسی جامعه در ایام منتهی به انتخابات بوجود می آید برای بروز کنش های عملی بهره کافی و هوشمندانه ببرند . )